صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۵۵۲: خارخاری که ز رفتار تو در دل مانده است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خارخاری که ز رفتار تو در دل مانده است خس و خاری است که از موج به ساحل مانده است اثری کز من بی نام و نشان هست و بجاست گل خونی است که بر دامن قاتل مانده است نیست یک دل که در او گوهر انصاف بود صدفی چند درین دامن ساحل مانده است منزل دور به غیرت فکند رهرو را دل ز نزدیکی راه است که کاهل مانده است خشک مغزان گهر از بحر به ساحل بردند کشتی ماست که در دامن ساحل مانده است چیست خشت و گل فانی که بر آن تکیه کنند اثر آن است که از مردم کامل مانده است رسته گشتند ز زندان جهان یک جهتان مهره ماست که در ششدر باطل مانده است صائب تبریزی