صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۴۳۷: غمگسار دل سودازده من شبهاست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
غمگسار دل سودازده من شبهاست همزبانی که مرا هست همین یاربهاست در سیه خانه لیلی نبو مجنون را با خیال تو حضوری که مرا در شبهاست آرزو در دل من حلقه بیرون درست سینه ساده من سد ره مطلبهاست نیست ممکن به عزیزی نرسند آخر کار یوسفی چند که محبوس درین قالبهاست بهر دیوانه من نعل در آتش دارد هر کجا کودک شوخی که درین مکتبهاست چه خیال است که نشکسته درآید به کنار؟ دل که طوفان زده موجه این غبغبهاست گرمی حرص به جز مرگ ندارد درمان عرق سرد سرانجام علاج تبهاست کار دنیای تو گر در گره افتد خوش باش چه به جز زهر فنا در گره عقربهاست؟ می کشد غیرت هفتاد و دو ملت صائب هر که چون پیر خرابات ز خوش مشربهاست صائب تبریزی