صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۴۳۴: عشرت روی زمین در دل ویرانه ماست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عشرت روی زمین در دل ویرانه ماست خلوت سینه پر آه، پریخانه ماست کشتی چرخ اگر باد مرادی دارد ناله بیخودی و نعره مستانه ماست هر چه جز جذبه عشق است درین دامن دشت گر همه خضر بود، سبزه بیگانه ماست در دل سوخته ما به حقارت منگر که سویدای دل خاک، سیه خانه ماست سیل وحشت کند از کلبه ما بی برگان جای رحم است به جغدی که به ویرانه ماست روز محشر چه کند با دل پر شکوه ما؟ که شب زلف تو کوتاه به افسانه ماست نقش بال و پر ما، دام ره ما شده است هر کجا ریخت پروبال، پریخانه ماست حسن در هیچ زمان این همه شاداب نبود گریه شادی این شمع ز پروانه ماست کار چون در گره افتد ز خدا یاد کنیم عقده مشکل ما سبحه صد دانه ماست گر چه از سوختگانیم به ظاهر صائب مزرع سبز فلک در گره دانه ماست صائب تبریزی