صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۳۶۴: آنچه من برتافتم از درد، مجنون برنتافت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آنچه من برتافتم از درد، مجنون برنتافت این قدر کوه گران بر سینه هامون برنتافت راز عشق از پرده دل عاقبت بیرون فتاد خانه تنگ حباب اسباب جیحون برنتافت بخیه ام بر روی کار افتاد از انکار عشق شاهراه ساده لوحی نعل وارون برنتافت ذره ناچیز ما بر گردن همت گرفت بار سنگین امانت را که گردون برنتافت غیرت فرهاد زور آورد و بر گردن گرفت دستگاه حسن شیرین را که گلگون برنتافت کوه و صحرا خون غرق از لاله سیراب کرد بارشان و شوکت فرهاد و مجنون برنتافت صورت شیرین نگردد در نظرها چون سبک؟ کوه تمکین ترا میزان گردون برنتافت هر که چون صائب ز عشق لایزالی مست شد منت کیف از شراب و بنگ و افیون برنتافت صائب تبریزی