صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۳۴۷: در بهار نوجوانی هر که از صهبا گذشت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در بهار نوجوانی هر که از صهبا گذشت بی توقف می تواند از سر دنیا گذشت مرکز پرگار حیرانی است چشم آهوان تا کدامین لیلی خوش چشم ازین صحرا گذشت گل ز خجلت شد گلاب و بلبل از غیرت کباب تا ز طرف گلستان آن آتشین سیما گذشت خوبه هجران کرده را ظرف شراب وصل نیست خشک لب می بایدم چون کشتی از دریا گذشت خار صحرای ملامت موی آتش دیده است تا کدامین گرمرو زین دامن صحرا گذشت تا قیامت پشت از دیوار حیرت برنداشت هر که را از پیش چشم آن قامت رعنا گذشت به ز خاکستر نباشد سرمه ای آتشین را از سیه روزان نمی باید به استغنا گذشت کرد از دل واپسی ما را در آن عالم خلاص از عزیزان جهان هر کس که پیش از ما گذشت منت صیقل سیه دلتر کند آیینه را سیل ما صائب غبارآلود از دریا گذشت صائب تبریزی