صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۳۳۰: یاد ایامی که دریای مروت جوش داشت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یاد ایامی که دریای مروت جوش داشت هر صدف یک دامن گوهر، طراز گوش داشت پرده فانوس در بیرون در می کرد سیر شمع را پروانه گستاخ در آغوش داشت باده ها بی ساغر و مینا به دور افتاده بود مجلس ما مطرب از گلبانگ نوشانوش داشت در تنزل بود دایم با اسیران لطف چرخ صحبت امروز ما دایم حسد بر دوش داشت مهر خاموشی نه امروز از لب ما دور شد دیگ ما را جوش دل پیوسته بی سرپوش داشت شد بهار و بلبل این باغ رنگ گل ندید بس که گلها را حجاب حسن شبنم پوش داشت چشم ما تا بود گریان، بود طوفان در تنور بود دریا در قفس، تا سینه ماجوش داشت زلف و خط نگذاشت افتد چشم ما بر روی یار موج جوهر دایم این آیینه را خس پوش داشت این جواب آن غزل صائب که می گوید غنی یاد ایامی که دیگ شوق ما سرپوش داشت صائب تبریزی