صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۳۱۰: نیست یک شادی که انجامش به غم پیوسته است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نیست یک شادی که انجامش به غم پیوسته است از لب خندان به جز خون در دهان پسته نیست یک دل آسوده نتوان یافت در زیر فلک در بساط آسیا یک دانه نشکسته نیست در رحم اطفال از تحصیل روزی فارغند مانع رزق مقدر خانه دربسته نیست از سبکرو نقش هیهات است ماند بر زمین رهنوردی را که باشد نقش پا، آهسته نیست فارغ است از امتداد قطره های اشک من آن که می گوید گره در رشته نگسسته نیست از می لعلی نمی گردد بدخشان سینه اش دست هر کس چون سبو در زیر سر پیوسته نیست می توان ره برد از سیما به کنه هر کسی شاهدی گلزار رنگین را به از گلدسته نیست پیش ما صائب که هر صیدی به دام آورده ایم هیچ صیدی در جهان چون معنی برجسته نیست صائب تبریزی