صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۳۰۸: دلبر از دل نیست غافل، دل اگر آگاه نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دلبر از دل نیست غافل، دل اگر آگاه نیست شاه با تخت است دایم، تخت اگر با شاه نیست کوه نتوانست پیچیدن عنان سیل را سالکان را کعبه و بتخانه سنگ راه نیست در دبستان، لوح هیهات است ماند رو سفید در جهان آفرینش سینه ای بی آه نیست خانه من چون صدف از گوهر خود روشن است گل به چشم روزنم از آفتاب و ماه نیست حلقه بیجا می زند بر در نوای بلبلان بوی گل را در حریم بی دماغان راه نیست سد راه ما نگردد مهر دنیای خسیس مانع پرواز ما چون چشم، برگ کاه نیست چون شبان بیدار باشد، گله گو در خواب باش آدمی را دیده بانی چون دل آگاه نیست کار مردان نیست با نامرد گردیدن طرف ورنه دستم از گریبان فلک کوتاه نیست در بساط خامشان باشد مگر مغز سخن ورنه حرفی غیر حرف پوچ در افواه نیست هیچ خاری در بساط هستی از اخلاق بد دامن جان را شلاین تر ز حب جاه نیست صائب از گرد علایق صفحه دل را بشوی زان که هر ناشسته رو را ره درین درگاه نیست صائب تبریزی