صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۳۰۳: آفت دولت به ابنای زمان معلوم نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آفت دولت به ابنای زمان معلوم نیست لقمه چون افتاد فربه استخوان معلوم نیست از خدنگ عشق چون تیر جگر دوز قضا از لطافت هیچ جز گرد از نشان معلوم نیست هر کجا آزادگی باشد، نباشد انقلاب در بساط سرو آثار خزان معلوم نیست بوسه می خواهد که راه آشنایی وا کند بر نفس هر چند راه آن دهان معلوم نیست از شتاب عمر دارد بی خبر غفلت ترا از هجوم سبزه این آب روان معلوم نیست تا ز خود بیرون نیایی خویش را نتوان شناخت عیب تیر کج در آغوش کمان معلوم نیست می شوی وقت رحیل از غفلت خود باخبر در حضر سنگینی خواب گران معلوم نیست طفل داند دایه را حور و بهشت و جوی شیر زشتی زال جهان بر ناقصان معلوم نیست بیشتر پاس ادب دارند شرم آلودگان در گلستانی که آنجا باغبان معلوم نیست در رگ کان تا بود یاقوت، خون مرده ای است در خموشی جوهر تیغ زبان معلوم نیست مشکل است از جستجو آزادگان را یافتن از سبکباری پی این کاروان معلوم نیست در غریبی می نماید فکر صائب خویش را نکهت گل تا بود در گلستان معلوم نیست صائب تبریزی