صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۲۷۶: حسن را جز چشم حیران، دست دامنگیر نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
حسن را جز چشم حیران، دست دامنگیر نیست عکس را پای سفر ز آیینه تصویر نیست نشأه می آدمی را تازه رو دارد مدام گر کند عمر طبیعی دختر رز، پیر نیست نیست شبها غیر داغ عشق، دلسوزی مرا بر سر مجنون چراغی غیر چشم شیر نیست بر گرانجانان دم تیغ است چون پشت کمان بر سبکروحان نگاه کج کم از شمشیر نیست جز گرفتاری ندارد حاصلی این دامگاه دانه ای اینجا به غیر از دانه زنجیر نیست دور می سازد گرانخوابی ره نزدیک را بهر قطع راه، مقراضی به از شبگیر نیست نیست چون ریگ روان از آب سیری حرص را آدمی را نعمتی بهتر ز چشم سیر نیست اختلافی نیست در گفتار ما دیوانگان بیش از یک ناله در صد حلقه زنجیر نیست در دل پاکان ندارد ره نسیم انقلاب آب را در صلب گوهر بیمی از تغییر نیست ما به اشک شادی از دل دعوی خون شسته ایم خاک ما افتادگان را دست دامنگیر نیست در کهنسالی شود حرص خسیسان بیشتر تا نگردد خشک، دست خار دامنگیر نیست رحم خوبان از ستم صائب بود خونخوارتر ورنه آه و ناله عشاق بی تأثیر نیست صائب تبریزی