صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۲۵۷: نیست تا پاک از غرضها در سخاوت سود نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نیست تا پاک از غرضها در سخاوت سود نیست در تلاش نام، سیم و زر فشاندن جود نیست خواب غفلت پرده چشم غلط بین می شود ورنه در مهد زمین آسودگی موجود نیست آه را از درد و داغ عشق باشد بال و پر نگذرد از پشت لب آهی که دردآلود نیست می کند آب و علف ضایع درین بستانسرا هر که از گفتار و کردارش دلی خشنود نیست سیل را از بحر بی پایان گذشتن مشکل است سنگ راهی شوق را چون منزل مقصود نیست بوی خون می آید از گلهای این بستانسرا سرو این گلزار کم از تیغ زهرآلود نیست تیغ معذورست در کوتاهی زلف ایاز سرکشی با پادشاهان عاقبت محمود نیست زهر را بر خود گوارا می کند نفس خسیس جز زیان عام مردم، تاجران را سود نیست دیده ناقص بصیرت از هنر افتد به عیب چشم روزن را نصیب از شمع غیر از دود نیست بوی تسلیم از گلستان رضا نشنیده است کوته اندیشی که از وضع جهان خشنود نیست هر چه پیش از مرگ می بخشی به سایل همت است برگ را در برگریز از خود فشاندن جود نیست صلح کن صائب به داغ عشق ازین عبرت سرا در بساط آسمان گر اختر مسعود نیست صائب تبریزی