صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۲۳۸: جان عاشق قدر داغ و درد می داند که چیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جان عاشق قدر داغ و درد می داند که چیست سکه کامل عیاران مرد می داند که چیست پایکوبان رفت ازین صحرای وحشت گردباد قدر تنهایی بیابانگرد می داند که چیست چهره زرین گشاید آب رحم از دیده ها مهر تابان قدر رنگ زرد می داند که چیست خط ز راه خاکساری حسن را تسخیر کرد رتبه افتادگی را گرد می داند که چیست نه ز بیدردی است گر عاشق نداند قدر درد هر که شد بی درد، قدر درد می داند که چیست درد جانکاه مرا دور از حضور دوستان هر که گردیده است بی همدرد می داند که چیست صائب از دل زنگ ظلمت را زدودن سهل نیست صبح صادق قدر آه سرد می داند که چیست صائب تبریزی