صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۲۳۵: حسن را در هر لباسی دیده بان در کار هست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
حسن را در هر لباسی دیده بان در کار هست در بساط گل ز شبنم دیده بیدار هست نیست همت غافل از احوال دورافتادگان بحر را در جستجو صد ابر گوهر بار هست در خم چوگان گردون گردش ما را ببین تا بدانی نقطه سرگردانتر از پرگار هست صورت احوال زاهد در نقاب اولی ترست طرفه دیوی در پس این پرده پندار هست کو چنان چشمی که بتوان جمال یار دید؟ من گرفتم در قیامت رخصت دیدار هست چند روزی شکر این کوته زبانان بیش نیست شکر ارباب سخن باقی است تا گفتار هست غم به قدر غمگسار از چرخ نازل می شود هست در هر جا که صندل دردسر بسیار هست می برد اسلام غیرت بر رواج اهل کفر در دل تسبیح چندین عقده از زنار هست بر تو دشوارست دل زین خاکدان برداشتن ورنه صائب طرفه گنجی زیر این دیوار هست صائب تبریزی