صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۲۱۴: بهر قتل ما کمر آن حسن بی اندازه بست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بهر قتل ما کمر آن حسن بی اندازه بست دفتر گل را خس و خاشاک ما شیرازه بست بی دماغان جنون را رام کردن مشکل است سوخت لیلی، محمل خود تا بر این جمازه بست سوخت چون خال از فروغ عارض گلگون او از شفق آن کس که بر خورشید تابان غازه بست آب شد از انفعال پیچ و تاب زلف او موج بر آب روان چندان که نقش تازه بست جمع نتوانست کردن این دل صد پاره را آن که اوراق خزان را بارها شیرازه بست نه همین صائب بلند آوازه گشت از حرف عشق صاحب گلبانگ شد هر کس که این آوازه بست صائب تبریزی