صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۱۹۶: عمر شمع صبح و لطف بی بقای او یکی است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عمر شمع صبح و لطف بی بقای او یکی است عهد گل در زود رفتن با وفای او یکی است گر چه در هر گوشه صد قربانی لب تشنه هست آن که زمزم سرزند از زیر پای او یکی است هر که را بر دست نقاش است چشم دوربین رتبه بال و پر طاوس و پای او یکی است مرکز بر گرد سر گردیدن عالم شده است کعبه قانع که در سالی قبای او یکی است در حلاوتخانه وحدت دویی را بار نیست قند شیرین کار و زهر جانگزای او یکی است هر که چون صائب کند قطع طمع از روزگار در مذاقش لطف گردون و جفای او یکی است صائب تبریزی