صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۱۵۸: تنگ خلقی شعله دوزخ سرشتی بوده است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تنگ خلقی شعله دوزخ سرشتی بوده است جبهه وا کرده صحرای بهشتی بوده است اعتباری را که در خوبی سرآمد گشته بود ما به چشم عاقبت دیدیم زشتی بوده است دور باش صد بلا گردید درد و داغ عشق غوطه خوردن در دل آتش بهشتی بوده است در سر زاهد به غیر از خودپرستی هیچ نیست این کدوی پوچ، قندیل کنشتی بوده است از لحد خوابش نگردد تلخ چون تن پروران بستر و بالین هر کس خاک و خشتی بوده است شور لیلی از سر مجنون به جان دادن نرفت پیچ و تاب عشق، خط سرنوشتی بوده است چرخ مینایی که عقل پیر یک دهقان اوست از سواد بیکران عشق، کشتی بوده است قامتش خم گشت و نگذارد قدم در راه راست راستی صائب عجب غفلت سرشتی بوده است صائب تبریزی