صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۱۴۱: جلوه هر جا یار با پای نگارین کرده است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جلوه هر جا یار با پای نگارین کرده است نقش پایش خاک را دامان گلچین کرده است رشته سبحه است هر تاری ز زلف کافرش بس که تاراج دل آن غارتگر دین کرده است کرده است از سادگی محضر به خون خود درست بال خود را هر که چون طاوس رنگین کرده است قاف را در دیده ها کرده است بی وزن و سبک پله ناز ترا آن کس که سنگین کرده است هر که آگاه است از تردستی پیر مغان چون سبو از دست خشک خویش بالین کرده است کرده ام انگور شیرین را شراب تلخ من خون خود را مشک اگر آهوی مشکین کرده است صبح برخیزد صبوحی کرده از خواب گران هر که وقت خواب، مینا شمع بالین کرده است غفلت ما را سبک عمر سبک جولان شده است خواب ما را این صدای آب سنگین کرده است ما ازان حلم گرانسنگیم در عصیان دلیر کبک ما را هرزه خند آن کوه تمکین کرده است هر که صائب دارد از دنیا طمع آسودگی فکر خواب عافیت در خانه زین کرده است صائب تبریزی