صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۰۶۹: سر گران از دل گذشتن، صید را خواباندن است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سر گران از دل گذشتن، صید را خواباندن است دانه صیاد اینجا آستین افشاندن است نیست ممکن سر برآوردن به سعی از کار عشق ساحل این بحر خونین دست بر هم ماندن است زاهدان خشک را با عشق گشتن همسفر با سمند برق جولان، اسب چوبین راندن است گوشه گیری نقد می سازد بهشت نسیه را سر به جیب خود کشیدن، گل به جیب افشاندن است می کند اشک ندامت خواب غفلت را علاج گریه کردن، بر رخ مدهوش آب افشاندن است غم چه سازد با دل خوش مشرب دیوانگان؟ سنگ بر دریا زدن، بازوی خود رنجاندن است جز تماشا نیست از گل حاصل مرغ چمن قسمت اطفال از مصحف ورق گرداندن است دوربینی می کند نزدیک راه دور را خودحسابی نامه فردای خود را خواندن است از طبیبان بی سبب صائب مشو منت پذیر هست اگر این درد را درمان، به خود درماندن است صائب تبریزی