صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۰۶۳: بی سؤال احسان به درویشان سخاوت کردن است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بی سؤال احسان به درویشان سخاوت کردن است لب گشودن رخنه در ناموس همت کردن است سرکشی بر آتش خشم است دامان صبا خاکساری خاک در چشم عداوت کردن است هست اگر درگاه فردوس برین را حلقه ای قامت چون تیر را خم از عبادت کردن است با قد خم گشته آسودن درین وحشت سرا در ته دیوار مایل خواب راحت کردن است آفتاب عمرش آمد بر لب بام و هنوز خواجه مغرور سرگرم عمارت کردن است سر فرو بردن به یاد دوست در جیب کفن در ته یک پیرهن با یار خلوت کردن است نفس سرکش را تهیدستی عنانداری کند از فقیری شکوه کردن کفر نعمت کردن است گر چه می رنجند صائب از حدیث راست خلق دشمنی با دوستان ترک نصیحت کردن است صائب تبریزی