صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۰۲۵: با کمال قرب، از جانان دل ما غافل است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
با کمال قرب، از جانان دل ما غافل است زنده از دریاست ماهی و ز دریا غافل است آسمان سنگدل از گریه ما غافل است گوش سنگین صدف از جوش دریا غافل است چهره دل ترجمان رازهای عالم است وای بر آن کس کز این آیینه سیما غافل است چشم ظاهربین به کنه روح نتواند رسید سوزن دجال چشم از حال عیسی غافل است جان چه می داند اجل کی حلقه بر در می زند از سفر کردن شرر در سنگ خارا غافل است محو دنیا را به گرد دل نگردد یاد مرگ از معلم طفل هنگام تماشا غافل است هند چون دنیای غدارست و ایران آخرت هر که نفرستد به عقبی، مال دنیا غافل است گر سبو از تنگدستی راه احسان بسته است خم چرا از ساغر لب تشنه ما غافل است؟ دام ها در خاک از چشم غزالان کرده است گر به ظاهر لیلی از مجنون شیدا غافل است مرکز پرگار حیرانی است در آغوش گل شبنمی کز آفتاب عالم آرا غافل است نیست غیر از بیخودی صائب فضایی در جهان وای بر آن کس کز این دامان صحرا غافل است صائب تبریزی