صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۹۳۱: در علاج درد ما رنگ از رخ تدبیر ریخت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در علاج درد ما رنگ از رخ تدبیر ریخت دید تا ویرانی ما را، دل تعمیر ریخت این قدر شور جنون در قطره ای می بوده است؟ موجه بی تابیم شیرازه زنجیر ریخت چون توانم سبز شد پیش سبکروحان عشق؟ بارها از جان سخت من دم شمشیر ریخت موج رغبت می تراود همچنان از جوهرش گر چه خون عالمی آن تیغ عالمگیر ریخت خاک میخواران عمارت را نمی گیرد به خود از گل پیمانه نتوان سبحه تزویر ریخت در دل سنگین شیرین چون تواند رخنه کرد؟ تیشه فرهاد زهر خود به جوی شیر ریخت عاجزان را لطف حق صائب حمایت می کند خشک شد دستی که بر نخجیر لاغر تیر ریخت صائب تبریزی