صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۹۲۲: طی شود در یک نفس آغاز و انجام حیات
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
طی شود در یک نفس آغاز و انجام حیات شعله جواله باشد گردش جام حیات مهلت از نوکیسه جستن از خرد دورست دور چون سبکروحان بده پیش از طلب وام حیات محو گردد در نظر واکردنی مد شهاب دل منه چون غافلان بر طول ایام حیات چون لب پیمانه می بوسد لب شمشیر را هر که می سازد دهانی تلخ از جام حیات چشم عیش صافی از ایام در پیری مدار نیست غیر از درد کلفت در ته جام حیات گر حضوری هست، در دارالامان نیستی است دانه ای جز خوردن دل نیست در دام حیات خواب مرگش را نسازد بستر بیگانه تلخ خاک باشد هر که را بستر در ایام حیات هستی باقی به دست آور چو عالی همتان انتظار مرگ را تا کی نهی نام حیات؟ در بلا تن دادن از بیم بلا اولی ترست گردن خود را سبک کن زود از وام حیات در قفس می افکند مرغ فلک پرواز را هر که در ملک عدم می بندد احرام حیات جوی شیر و شهد گردد در تنش رگ زیر خاک هر که کام خلق شیرین کرد هنگام حیات تیرگی آفاق را از دل به آب زر بشوی تا سرت گرم است چون خورشید از جام حیات آنچه می ماند بجا از رفتگان، جز نام نیست نام نیکی کسب کن صائب در ایام حیات صائب تبریزی