صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۹۱۲: آمد سحر به خانه من یار، بی حجاب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آمد سحر به خانه من یار، بی حجاب امروز از کدام طرف سر زد آفتاب؟ دیروز بوسه بر لب خمیازه می زدم امروز می کنم ز لبش بوسه انتخاب هر چند سرکش است، شود رام و خوش عنان حسنی که شد ز حلقه خط پای در رکاب نتوان مرا به صبح صباحت فریب داد پروانه را خنک نشود دل ز ماهتاب آن را که دخل و خرج برابر بود چو ماه رزقش همیشه می رسد از خوان آفتاب باطل شود چو آبله در زیر دست و پا هر شبنمی که محو نگردد در آفتاب آسودگی به خواب نبینند ذره ها جایی که چشم خود نکند گرم، آفتاب مظلوم حیف خود نگذارد به ظالمان از گریه داغ بر دل آتش نهد کباب از جبهه کریم گره زود وا شود یک لحظه بار خاطر دریا بود حباب صائب، ز لطف، موجه دریا به هم شکافت چندان که ساخت پرده بیگانگی حباب صائب تبریزی