صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۸۸۷: مگر از خانه بیرون آمد آن گل بی حجاب امشب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مگر از خانه بیرون آمد آن گل بی حجاب امشب؟ که بوی یاسمن دارد فروغ ماهتاب امشب ز نور مه، نظر چون مهر تابان خیره می گردد مگر یک جانب افتاده است از رویش نقاب امشب؟ کدامین آتشین جولان به سیر ماهتاب آمد؟ که سوزد در نظرها چون پر پروانه خواب امشب می روشن ز بی قدری چراغ روز را ماند ز بس گردیده عالم شیر مست ماهتاب امشب ز نور ماه، خون دختر رز شیر مادر شد بده ساقی می لعلی مسلسل همچو آب امشب درانداز زمین بوس است با آن سرکشی گردون ز بس روی زمین از ماه شد با آب و تاب امشب ز شکر خنده مه شد هوا چندان به کیفیت که می گردد نمک بیهوش داروی شراب امشب مگر آن خرمن گل، تنگ خود را در بغل دارد؟ که طوفان می کند در مغزها بوی گلاب امشب دو بالا گردد از مهتاب، زور باده روشن عجب نبود اگر صائب شود مست و خراب امشب صائب تبریزی