صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۸۱۳: تسکین ندهد خوردن می سوز درون را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تسکین ندهد خوردن می سوز درون را آتش بود این آب، جگر تشنه خون را راندن نکند خیرگی از طبع مگس دور اندیشه ز خواری نبود مرد دون را از پیشروان دل نگرانی نتوان برد پیوسته بود چشم ز پی راهنمون را نگذاشت ز سر، سرکشی آن زلف ز آهم حرفی است که در مار اثرهاست فسون را عقل است که موقوف به کسب است کمالش حاجت به معلم نبود مشق جنون را صائب مکن از بخت طمع برگ فراغت کز باده نصیبی نبود جام نگون را صائب تبریزی