صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۸۰۷: تا سوخت به داغ تو محبت جگرم را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا سوخت به داغ تو محبت جگرم را گلهای چمن آینه کردند پرم را از موج حلاوت دل مرغان چمن سوخت هر چند فشاندند به خامی ثمرم را آن در یتیمم که درین قلزم خونخوار از موج خطر شانه بود موی سرم را بوی جگر سوخته زد خیمه به صحرا تا شوق برون داد ز خارا شررم را دلبستگیی با لب پرخنده ندارم ترسم نگذارند به من چشم ترم را بسیار به تنگم ز پریشانی پرواز کو دام که شیرازه کند بال و پرم را؟ بر خاطر موج است گران، دیدن ساحل یارب تو نگه دار ز منزل سفرم را! افسوس که در دامن این لاله ستان نیست داغی که خبردار نماید جگرم را دیدند به دوشم نمد فقر گران نیست از بال هما اره کشیدند سرم را چون لاله درین باغ ندانم به چه تقصیر بر داغ نهادند بنای جگرم را صائب نشود خشک به خورشید قیامت بر خاک نویسند اگر شعر ترم را صائب تبریزی