صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۸۰۴: اندیشه ز طوفان نبود دیده تر را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اندیشه ز طوفان نبود دیده تر را گیرد ز هوا کشتی من موج خطر را از صحبت ناجنس به کامل نرسد نقص از تلخی بادام چه پرواست شکر را؟ فریاد که قسمت ز عقیق لب خوبان جز خوردن دل نیست من تشنه جگر را راز دل سودازدگان حوصله سوزست در سوخته پنهان نتوان کرد شرر را از اشک نگردد دل سنگین بتان نرم با رشته محال است توان سفت گهر را جمعی که رسیدند به سر منزل تسلیم در رهگذر سیل گشایند کمر را گردد هنر از صافدلی عیب نمایان از تنگی چشم است چه اندیشه گهر را؟ از خط مکن اندیشه ز کوته نظری ها کز هاله به پرگار شود حسن، قمر را صائب تبریزی