صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۷۸۷: بر رو چو برگ گل ندویده است خون ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بر رو چو برگ گل ندویده است خون ما چون داغ لاله عشق مکیده است خون ما ای تیغ لب مدزد که از شوق بوسه ات چندین حجاب پوست دریده است خون ما مشکل که سر ز خاک خجالت برآورد خنجر به روی تیغ کشیده است خون ما از خارزار نیشتر اندیشه کی کند؟ در شاهراه تیغ دویده است خون ما چون شمع صبحگاهی و چون لاله سحر هرگز به قیمتی نرسیده است خون ما چون روز در قلمرو مژگان برآورد؟ از تیغ او امید بریده است خون ما صائب هزار لاله سیراب سر زده است بر هر گل زمین که چکیده است خون ما صائب تبریزی