صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۷۶۰: چون نی ز ناله نیست تهی بندبند ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون نی ز ناله نیست تهی بندبند ما آه از نفس زیاده کشد دردمند ما چون صبحدم به خون شفق غوطه ها زدیم هر چند بود یک دو نفس نوشخند ما در بوته ای که سنگ در او آب می شود یک عمر ماند و آب نگردید قند ما بر شیشه شکسته ظفر نیست سنگ را ای سنگدل مخور به دل دردمند ما صد چشم بد ز ناله ما دور می شود ای شعله سرسری مگذر از سپند ما گاهی که دست خویش به زلف آشنا کنی غافل مشو ز حال دل دردمند ما کی می رود به خون غزالان بیگناه؟ جایی که چین به خویش نگیرد کمند ما پوچ است در رهایی ما دست و پا زدن چون بند دست و پای خدایی است بند ما در خاک شوره نشو و نما نیست تخم را غم می کند حذر دل دردمند ما موی سفید، عمر سبکرو چه می کند؟ حاجت به تازیانه ندارد سمند ما صائب بگو بگو، که کلام متین توست آرام بخش خاطر مشکل پسند ما صائب تبریزی