صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۷۵۲: شد بی صفا ز خاک سیه کاسه آب ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شد بی صفا ز خاک سیه کاسه آب ما آخر به رنگ ظرف برآمد شراب ما از اشک تلخ ما کف خاکی نگشت سبز نگرفت دست هیچ سبویی شراب ما ما با خیال روی تو در خواب رفته ایم یوسف نقاب بسته درآید به خواب ما در قلزمی که موج بود تیغ آبدار از سرگذشت خویش چه گوید حباب ما؟ تا چند زیر خرقه قدح را نهان کنیم؟ در پشت کوه چند بود آفتاب ما؟ ما را اگر چه دست تصرف نداده اند گیراتر از کمند بود پیچ و تاب ما ما گل به جای صید به فتراک بسته ایم بلبل نفس گسسته رود در رکاب ما جز خط یار بر قلم ما نمی رود داروی بیهشی است غبار کتاب ما زنهار خنده بر دل مجروح ما مکن خونابه می کند نمکت را کباب ما در کام شعله، دم به شمار اوفتاده است پر می زند هنوز ز خامی کباب ما ای شور حشر، از جگر ما بدار دست خونابه می کند نمکت را کباب ما ای خم ز پرده پوشی ما در گذر که تاک زنجیر پاره کرد ز زور شراب ما صائب اگر چه بال و پر ما شکسته است سیمرغ را به چشم نیارد عقاب ما صائب تبریزی