صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۷۳۳: از باده چون کند عرق آلود ماه را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از باده چون کند عرق آلود ماه را در چشم آفتاب بسوزد نگاه را کارم به یوسفی است که از جلوه های شوخ در رقص گردباد فکنده است چاه را بر صفحه عذار تو، از نقطه های خال کرده است کلک صنع نشان بوسه گاه را طومار ناامیدی ما ناگشودنی است پیچیده ایم در گره اشک، آه را عشق است غمگسار دل ناتوان ما برق است شمع بر سر بالین گیاه را امید رحمت است عنان تاب، ورنه هست آه ندامتی که بسوزد گناه را چون سبزه از گرانی ما ماند زیر سنگ شوقی که ساخت شهپر دیوار، کاه را با دیده ندیده عاشق چها کند رویی کز آفتاب دو دل کرده ماه را چون خاک می کنند به سر آهوان چین در روزگار زلف تو مشک سیاه را هر غنچه ای که هست درین باغ و بوستان دارد ازو شکستن طرف کلاه را صائب همان ز دوری ره شکوه می کنیم خوابیده کرد غفلت ما گر چه راه را صائب تبریزی