صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۶۸۱: هر کس نکرده در گرو می کتاب را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر کس نکرده در گرو می کتاب را نگرفته است از گل کاغذ گلاب را دل را ز درد و داغ به تدریج پخته کن هشدار خامسوز نسازی کباب را شرمی بدار از جگر آتشین ما تا چند چون گهر به گره بندی آب را؟ روشندلان ز مرگ محابا نمی کنند نور از زوال کم نشود آفتاب را عمر دوباره مسئلت آنها که می کنند گویا ندیده اند جهان خراب را دست از هوا بشوی که ترک هوای پوچ در یک نفس رساند به دریا حباب را روی سیه به اشک ندامت شود سفید باران برآورد ز سیاهی سحاب را از خط ملاحت لب میگون او فزود شور از نمک زیاده شود این شراب را هر صبح و شام، غیرت آن حسن بی زوال خون از شفق کند به جگر آفتاب را بس نیست چشم نرم ترا پرده های خواب؟ کز مخمل دو خوابه کنی رخت خواب را آرد برون چو تیر خدنگ از کمان سخت امید خاکبوس نهال تو آب را صائب کجا به ذره ما رحم می کند؟ گردون که خاکمال دهد آفتاب را صائب تبریزی