صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۶۷۴: زهی نقاب جمالت برهنه رویی ها
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زهی نقاب جمالت برهنه رویی ها خموشی تو زبان بند کامجویی ها ز سرو قد تو یک جلوه، عالم آشوبی ز نوبهار تو یک برق، تندخویی ها که نام شهرت یاقوت می برد امروز؟ که ختم شد به عقیق تو نامجویی ها فتاده است چو تقویم کهنه از پرگار به دور حسن تو، مجموعه نکویی ها اگر چه آن مژه را خواب ناز سنگین است دمی ز پا ننشیند ز فتنه جویی ها بشوی دست ز اصلاح تن، به جان پرداز که دل سفید نگردد ز جامه شویی ها اگر توقع آسایش از جهان داری مدار دست ز نبض مزاج گویی ها به خنده زندگی خویش را مکن کوتاه که صبح غوطه به خون زد ز خنده رویی ها جز این که داد سر خویش را به باد حباب چه طرف بست ندانم ز پوچ گویی ها؟ چو فرد آینه با کاینات یکرو باش که شد سیاه رخ کاغذ از دورویی ها چنان که شیر کند خواب طفل را شیرین فزود غفلت من از سفیدمویی ها اگر نکو نشوی صائب از بدی بگذر که هست ترک بدی ها سر نکویی ها صائب تبریزی