صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۶۶۵: هزار حیف که گل کرد بینوایی ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هزار حیف که گل کرد بینوایی ما به چشم آبله آمد برهنه پایی ما ز چرب نرمی ما دشمنان دلیر شدند خمیر مایه غم گشت مومیایی ما چراغ دیده روزن ز خانه درگیرد به آفتاب رسیده است روشنایی ما ز دامن نظر اهل عشق پاکترست زمین میکده از فیض پارسایی ما به جامه گل رعنا به بوستان آید گل عذار تو و چهره حنایی ما نشسته است چنان نقش ما در آن درگاه که آفتاب بود داغ جبهه سایی ما تو پا به دامن منزل بکش، که تا دامن هزار مرحله دارد شکسته پایی ما ز هاله ماه شود در ته سپر پنهان اگر بلند شود آه بینوایی ما کجاست گوش سخن کش در انجمن صائب؟ که جوش کرد شراب سخنسرایی ما صائب تبریزی