مهستی گنجوی
رباعی ها
رباعی 171 تا رباعی 180
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رباعی شمارۀ ۱۷۱ خندان بدو رخ گل بدیع آوردی واندر که دی فصل ربیع آوردی چون دانستی که دل به گل می ندهم رفتی و بنفشه را شفیع آوردی رباعی شمارۀ ۱۷۲ هر گه که تو نعل اسب دیگران بندی داغی دگرم بر دل حیران بندی قربان شومت پیش چو بر … وز کیش بر آیم چو تو قربان بندی رباعی شمارۀ ۱۷۳ مر موی تو را جه بودی بی آزاری برخاستن از سر چو تو دلداری من بنده اگر موی شوم در غم تو هرگز ز سر تو نخیزم باری رباعی شمارۀ ۱۷۴ چون اسب به میدان ضرب می نازی از طبع لطیف سحرها می سازی فرزین و شه و پیاده فیل و رخ و اسب خوب و سره و طرفه و نوش می بازی رباعی شمارۀ ۱۷۵ مضراب ز لف و نی ز قامت سازی در شهر تو را رسد کبوتربازی دل ها چو کبوترند در سینه تپان تا تو نیِ وصل در کدام اندازی رباعی شمارۀ ۱۷۶ گر زانکه چو خاک ره ستم کش باشی چون باد همیشه در کشاکش باشی زنهار ز دست ناکسان آب حیات بر لب مچکان گرچه در آتش باشی رباعی شمارۀ ۱۷۷ در سنگ اگر شوی چو نار ای ساقی هم آب اجل کند گذاری ای ساقی خاک است جهان صورت برآرای مطرب باد است نفس باده بیار ای ساقی رباعی شمارۀ ۱۷۸ گر من به مثل هزار جان داشتمی در پیش تو جمله بر میان داشتمی گفتی دل هجر هیچ داری گفتم گر داشتمی دل دل آن داشتمی رباعی شمارۀ ۱۷۹ از دیده اگر نه خون روان داشتمی رازت ز دل خسته نهان داشتمی ور زانکه نبودی دم سرد و رخ زرد رازت نه ز دل نهان ز جان داشتمی رباعی شمارۀ ۱۸۰ ای تُنگ شکر چون دهن تنگت نی رخسارهٔ گل چون رخ گلرنگت نی از تیر مژه این دل صد پارهٔ من میدوز و ز پاره دوختن ننگت نی مهستی گنجوی