صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۶۳۴: لبت به خون جگر شسته روی مرجان را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
لبت به خون جگر شسته روی مرجان را خط تو ساخته خس پوش، آب حیوان را لب عقیق به دندان گرفته است سهیل ز دور دیده مگر سیب آن زنخدان را؟ به آستین، سر اشکم فرو نمی آید کفن ز اطلس خون بس بود شهیدان را بشوی نقش وطن را به رود نیل از دل که نیست آب مروت به چشم، اخوان را جنون عشق ز فولاد پنجه دارد و من به تار اشک رفو می کنم گریبان را هر آنچه داده قسمت بود روان پیش آر گران مکن به دل خود قدوم مهمان را صفیر خامه صائب بلند چون گردید نشست شعله آواز، عندلیبان را صائب تبریزی