صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۶۲۴: کنند تازه خطان مشکسود داغ مرا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کنند تازه خطان مشکسود داغ مرا شراب کهنه دهد تازگی دماغ مرا چو لاله در چمن از کاسه سرنگونی ها تهی ز باده ندیده است کس ایاغ مرا ز خرج، دخل کریمان یکی هزار شود در گشاده، در بسته است باغ مرا ستاره سوخته از سوختن نیندیشد حذر ز سوده الماس نیست داغ مرا ز آفتاب بود روشناییم چون لعل چسان خموش توان ساختن چراغ مرا؟ بهار تازه کند داغ تخم سوخته را ز باده تر نتوان ساختن دماغ مرا مرا کسی که به سیر بهشت می خواند ندیده است مگر گوشه فراغ مرا؟ به شور حشر مرا نیست حاجتی صائب چنین که عشق نمکسود ساخت داغ مرا صائب تبریزی