صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۶۰۵: گذاشتیم به اغیار زلف پر خم را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گذاشتیم به اغیار زلف پر خم را به دست دیو سپردیم خاتم جم را حریم سینه عاشق عجب شبستانی است که یک هواست در او شمع سور و ماتم را مکن به عشق سخن نقل ای خرد برخیز که به ز نقل مکان نیست نقل، ملزم را اگر تپیدن دل ترجمان نمی گردید که می شناخت درین تیره خاکدان غم را؟ زمانه ای است که با صد گره گشا خورشید گره ز دل نتواند گشود شبنم را چه حاجت است مسیحا به گفتگو آید؟ حجاب، شاهد عصمت بس است مریم را به روی زنده دلی آفتاب خنده زند که همچو صبح تواند شمرده زد دم را محرران سخن، شاه بیت ابرویند ز روی نسخه تشریح، روی عالم را نماند فیض درین خشک طینتان صائب مگر به آب رسانیم خاک حاتم را صائب تبریزی