صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۵۹۶: اگر به بندگی ارشاد می کنیم ترا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اگر به بندگی ارشاد می کنیم ترا اشاره ای است که آزاد می کنیم ترا تو با شکستگی پا قدم به راه گذار که ما به جاذبه امداد می کنیم ترا به دامنی که درین راه بر کمر بندی غنی ز راحله و زاد می کنیم ترا بشو به خون ز دل اندیشه رهایی را که گر عدم شوی، ایجاد می کنیم ترا درین محیط، چو قصر حباب اگر صد بار خراب می شوی، آباد می کنیم ترا به تیغ غمزه دلت را کنیم اگر صد چاک به زلف، شانه شمشاد می کنیم ترا ترا به جنت دربسته می شویم دلیل اگر به خامشی ارشاد می کنیم ترا ز شکر و شکوه مزن دم تو چون تنک ظرفان اگر غمین و اگر شاد می کنیم ترا ز مرگ تلخ به ما بدگمان مشو زنهار که از طلسم غم آزاد می کنیم ترا فرامشی ز فراموشی تو می خیزد اگر تو یاد کنی، یاد می کنیم ترا اگر تو چشم بپوشی ز شاهدان مجاز غنی ز حسن خداداد می کنیم ترا اگر ز کوه غم ما گران نسازی روی ز خرمی فرح آباد می کنیم ترا چو ماهیان مشو از یاد کرد ما غافل وگرنه روزی صیاد می کنیم ترا اگر تو برگ علایق ز خود بیفشانی بهار عالم ایجاد می کنیم ترا نوازشی است زبان را، نه از فراموشی است اگر گهی به زبان یاد می کنیم ترا ندیده ایم به این لطف آدمی، چه عجب اگر غلط به پریزاد می کنیم ترا مساز رو ترش از گوشمال ما صائب که ما به تربیت استاد می کنیم ترا صائب تبریزی