صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۵۹۱: چه حاجت است به افسانه خواب غفلت را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چه حاجت است به افسانه خواب غفلت را؟ که خانه زاد بود خواب، بی بصیرت را بس است خواب گران چشم بی بصیرت را مکن ز بستر مخمل دو خوابه غفلت را مده به خلوت خود راه، اهل صحبت را مساز حلقه کثرت کمند وحدت را ز خشت، بالش و از خاک تیره بستر کن مکن ز بستر مخمل دو خوابه غفلت را به آشنایی مردم مرو ز راه که نیست به غیر خوردن دل دانه دام صحبت را ز همرهان موافق جدا مشو در راه مکن دو آتشه زنهار داغ غربت را کسی ز چهره مقصود چشم آب دهد که توتیای نظر ساخت گرد کلفت را ز کاهلی ره نزدیک دور می گردد به خلوت لحد انداز خواب راحت را صائب تبریزی