صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۵۸۸: نداد عشق گریبان به دست کس ما را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نداد عشق گریبان به دست کس ما را گرفت این می پر زور، چون عسس ما را اگر چه سگ به مرس می کشند صیادان کشیده است سگ نفس در مرس ما را تمام روز ازان همچو شمع، خاموشیم که خرج آه سحر می شود نفس ما را فغان که منزل دور و دراز وادی عشق نکرد دل تهی از ناله چون جرس ما را خراب حالی ما لشکری نمی خواهد بس است آمدن و رفتن نفس ما را ترا که پای گلی هست، می به ساغر کن که زهد خشک کشیده است در قفس ما را به گرد خاطر ما آرزو نمی گردید لب تو ریخت به دل رنگ صد هوس ما را اگر چه در قفس افتاده ایم از گلزار ز گل نمی گسلد رشته نفس ما را شکسته بال و پرانیم، جای آن دارد که باغبان کند از چوب گل قفس ما را غریب گشت چنان فکرهای ما صائب که نیست چشم به تحسین هیچ کس ما را صائب تبریزی