صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۵۷۲: علم نصرت ما آه سحرگاهی ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
علم نصرت ما آه سحرگاهی ما مهر خاموشی ما چتر شهنشاهی ما ما ز بی برگ و نوایی خط پاکی داریم چه کند باد خزانی به رخ کاهی ما؟ چرخ چندان که زند نقش حوادث بر آب می شود جوهر آیینه آگاهی ما چه توقع ز رفیقان دگر باید داشت؟ سایه جایی که کشد پای ز همراهی ما رفته بودیم که از وادی دل دور شویم نفس سوخته شد سرمه آگاهی ما هر سر خار درین دشت چراغی گردید پای برجاست همان ظلمت گمراهی ما رفت عمر و قدم از خود ننهادیم برون داد از غفلت ما، آه ز کوتاهی ما همچنان خار به دل از رگ خامی داریم فلس اگر داغ شود بر بدن ماهی ما نیست در دامن این دشت، شکاری صائب که علم چرب کند آه سحرگاهی ما صائب تبریزی