صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۵۶۷: روشن است از دل بی کینه ما سینه ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
روشن است از دل بی کینه ما سینه ما گوهر ماست چراغ دل گنجینه ما گر چه در نافه ما جز جگر سوخته نیست جگر نافه بود داغ ز پشمینه ما (صبح شنبه به نظر جلوه کند مستان را از فروغ می گلگون شب آدینه ما) گر شود موجه دریای حوادث صیقل نیست ممکن که شود صیقلی آیینه ما دل ما را بشکن گوهر اگر می خواهی که شکست است کلید در گنجینه ما جای شکرست که امسال شد از گردش چرخ چون می کهنه گوارا غم دیرینه ما چشم زخمی ز گرانان جهان گر نرسد خطر از سنگ ندارد دل آیینه ما هر کماندار که از دست قضا قبضه گرفت می کند دست روان بر ورق سینه ما کار فانوس کند در دل شبها صائب خانه ما ز صفای دل بی کینه ما صائب تبریزی