صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۵۶۲: گر چه از درد خزانی شده رخساره ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر چه از درد خزانی شده رخساره ما می توان چید گل از سینه صد پاره ما نفس گرم درین بوته نخواهد ماندن تا شود شیشه می این دل چون خاره ما گر چه از داغ یتیمی دل ما سوخته است هست سنگ یده هر مهره گهواره ما چرب سازد علم از خون شفاعت خواهان چون برآرد ز میان تیغ، ستمکاره ما درد خود گر به مسیحای زمان عرض کنیم می زند بر در بیچارگی از چاره ما آب دریا نکند ریگ روان را سیراب سیری از باده ندارد دل میخواره ما صائب از سعی محال است به انجام رسد سفر ریگ روان و دل آواره ما صائب تبریزی