صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۵۴۵: شد ز زنجیر فزون شور جنون مجنون را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شد ز زنجیر فزون شور جنون مجنون را موج بال و پر رفتار شود جیحون را گل ابری چه قدر آب ز دریا گیرد؟ نکند دیده سبکبار دل پر خون را گوشه عافیتی صافدلان را کافی است خم خالی است بس از میکده افلاطون را سرو را باری اگر هست، همین بار دل است برگ عیش از کف افسوس بود موزون را تشنه را موج ز کوثر نکند رو گردان عاشق از خط نکند ترک، لب میگون را ناگواری ز بخیلان نبرد بیرون مرگ تا قیامت نکند هضم، زمین قارون را باده من بود از خون دل خود صائب سنگ اطفال بود نقل، من مجنون را صائب تبریزی