صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۴۸۶: می شود راز دل از جبهه نمایان ما را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
می شود راز دل از جبهه نمایان ما را نیست چون آینه پوشیده و پنهان ما را تیرباران قضا را سپر تسلیمیم نیست چون شیر محابا ز نیستان ما را حال ما را غم آینده مشوش نکند در بهاران نبود فکر زمستان ما را به نسیمی سر شوریده خود می گیریم نیست چون شمع تعلق به شبستان ما را تخم نیرنگ بود هر چه ز یک رنگ گذشت دل سیه می شود از نعمت الوان ما را نعمت آن است که چشمی نبود در پی آن چشمه خضر ترا، دیده گریان ما را دانه را وحشی ما دام بلا می داند نتوان بنده خود کرد به احسان ما را نیست وحدت طلبان را سر کثرت صائب شاهی مصر ترا، گوشه زندان ما را صائب تبریزی