صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۴۷۹: سخن از صلح مگو، عالم جنگ است اینجا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سخن از صلح مگو، عالم جنگ است اینجا صحبت شیر و شکر، شیشه و سنگ است اینجا حاصل دلشکنی غیر پشیمانی نیست مومیایی، عرق خجلت سنگ است اینجا چه کند کوچه و بازار به دیوانه ما؟ دامن دشت جنون سینه تنگ است اینجا عشق در هر چه زند دست به جز دامن یار گر چه تسبیح بود، قید فرنگ است اینجا خشم خونخوار تو از لطف رباینده ترست چشم آهو خجل از داغ پلنگ است اینجا حسن مستور به عاشق نتواند پرداخت عکس طوطی به دل آینه زنگ است اینجا قدر اگر می طلبی بر در بیرنگی زن که گهر، خوار به اندازه رنگ است اینجا کام ما بی سخن تلخ نگردد شیرین گر همه شیره جان است، شرنگ است اینجا عجز این نشأه، توانایی آن نشأه بود از صراط آن گذر در است، که لنگ است اینجا خطر قلزم عشق است به مقدار شعور زورق بیخبران کام نهنگ است اینجا کیست صائب سبک از دشت علایق گذرد؟ دامن ریگ روان در ته سنگ است اینجا صائب تبریزی