صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۴۲۵: شکوه حسن لیلی آنچنان پر کرد هامون را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شکوه حسن لیلی آنچنان پر کرد هامون را که از جمعیت آهو، حصاری ساخت مجنون را چنان باشند وحشت دیدگان جویای یکدیگر که می آید رم آهو به استقبال مجنون را اگر دست از دهان آه آتشبار بردارم مشبک همچو مجمر می توانم ساخت گردون را نمیرد هر که با معشوق هر یک پیرهن باشد وصال گنج دارد زنده زیر خاک قارون را نگردد منقطع فیض بزرگ در تهیدستی که خم چون شد تهی، دارالامانی شد فلاطون را سر از خجلت ز زیر بال قمری برنمی آرد مگر دیده است سرو بوستان آن قد موزون را؟ ز کاوش بیش آب چشمه ها افزون شود صائب تهی ازگریه نتوان ساخت دل های پر از خون را اگر چه نیست قدر خاک، شعر تازه را صائب همان ارباب نظم از یکدگر دزدند مضمون را! صائب تبریزی