صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۴۱۱: فروغ مهر باشد دیده اخترشماران را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
فروغ مهر باشد دیده اخترشماران را صفای ماه باشد جبهه شب زنده داران را نه هر آهی قبول افتد، نه هر اشکی اثر دارد یکی گوهر شود از صد هزاران قطره، باران را نسیم ناامیدی، بد ورق گرداندنی دارد مکن نومید از درگاه خود امیدواران را تو و دلجویی عاشق، زهی اندیشه باطل! غبار خط مگر آرد به یادت خاکساران را به دست زنگیان آیینه دادن نیست بینایی مده ساغر به کف تا می توانی هوشیاران را چه خونها می خورد برق حوادث از رگ جانم نگیرد هیچ آتشدست، نبض بی قراران را! نمی سازد به برق و باد شوق بی قرار من همان بهتر که بگذارم به جا، دامن سواران را ز سنگ کودکان مجنون بی پروا چه غم دارد؟ محابا نیست از سنگ محک، کامل عیاران را دل صائب چسان از عهده صد غم برون آید؟ سپندی چون کند تسخیر، این آتش عذاران را؟ صائب تبریزی