صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۳۵۴: نهان کرده است رویت در نقاب حشر جنت را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نهان کرده است رویت در نقاب حشر جنت را فرو برده است فکر مصرع قدت قیامت را نمی اندیشد از زخم زبان چون عشق صادق شد به دندان صبح گیرد تیغ خورشید قیامت را اگر اشک پشیمانی نبندد بر کمر دامن که پاک از روی مجرم می کند گرد خجالت را؟ ز سیلاب گرانسنگ حوادث غافل افتاده سبک مغزی که ریزد در جهان رنگ اقامت را درخت بارور را دل سبک از سنگ می گردد نگیرد از هوا دیوانه چون سنگ ملامت را؟ به زور بازوی اقبال کاری برنمی آید نگه دارد مگر دست دعا دامان دولت را کمند وحدت خود را مکن شیرازه صحبت مده در گوشه تنهایی خود راه، کثرت را برون افتد چو تخم از خاک، گردد روزی موران نهان کن زینهار از دیده مردم عبادت را ز منت نشکند در ناخنت نی تا شکر صائب چو موران توتیای دیده کن خاک قناعت را صائب تبریزی